لیلا زانای کوردستان ایران
لیلا زانا نماینده سابق شهر دیاربکر در مجلس ملی ترکیه به جرم صحبت کردن دستگیر و زندانی شد تا مدت ده سال از بهترین سالهای زندگیش را در کنج زندان بگذراند. زندان برای لیلا زانا مکان ناآشنائی نبود چراکه مهدی زانا، همسر وی و شهردار سابق دیاربکر نیز به جرم فعالیت کردی و کردی حرف زدن با کارگران شهرداری دوازده سال را در زندان مخوف دیاربکر و آنهم در سیاهترین سالهای حاکمیت ژنرالها بسربرده بود. لیلا زانا همسر جوان شهردار زندانی نیز هر هفته به همراه دو کودک خردسالش به زندان می رفت تا شوهرش را ملاقات کند. بعد از سالها رفت و آمد به زندان و پس از اوجگیری مبارزه دمکراسی خواهی و آغاز دور نوینی از بیداری ملی کردها در ترکیه، مهدی زانا که اکنون سمبل ملی کردها در ترکیه شده بود و نام وی در صدر لیست زندانیان مورد حمایت سازمان عفو بین الملل قرار داشت از زندان آزاد شد. این دوره همراه بود با آغاز عقب نشینی نظامیان در قدرت و اوج مبارزه ملی در کردستان ترکیه. بهمین مناسبت در اولین انتخابات مجلس ملی لیلا زانا بنابه درخواست اکثر اهالی دیاربکر خود را کاندیدای نمانیدگی مجلس نمود. وی که اکنون بعد از سالها مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و دفاع ازحقوق بشر دیگر یک فعال حرفه ای و سرشناس مدافع صلح و حقوق بشر بود، همانطور که انتظار میرفت با حمایت اکثریت مطلق اهالی دیاربکر به مجلس رفت و در آنجا نیز سرسختانه به دفاع از حقوق بشر و حقوق مشروع و پایمال شده کردها در ترکیه ادامه داد. لیلا زانا هنگامیکه خواست تابوی هشتاد ساله منع تکلم به کردی در مجلس ملی ترکیه را بشکند با حمله شدید اکثر وزرا و وکلا روبرو شد و بسیاری از نمایندگان و در رأس آنان سلیمان دمیرل نخست وزیر وقت ترکیه مانع از ادامه سخنان وی شدند. بعد از چند روز وی را همراه چند نماینده دیگر کرد دستگیرو روانه زندان نمودند تا بمدت ده سال در زندان مرکزی آنکارا بمانند. در این مدت نهادها و سازمانهای مدافع صلح و حقوق بشر چندین بار لیلا زانا را شاسیته دریافت جوایز خودشان دیدند و وی دوبار نیز از سوی بسیاری از این نهادها برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزد شد. لیلا زانا بعد از آزادی از زندان مورد استقبال گرم و پرشور اهالی دیاربکر قرار گرفت و اکنون بهمراه تنی چند از همراهانش در حال تشکیل حزبی سیاسی هستند تا مطالبات مردم کرد و دیگر محرومان جامعه را از راههای مسالمت آمیز و دمکراتیک دنبال کنند. نظام سلطه گر ترکیه بعد از سالها مجبور شد به لیلا زانا و همسرش مهدی زانا اجازه تشکیل حزبی سیاسی دهند تا به مبارزه شان برای صلح و دمکراسی و احقاق حقوق پایمال شده کردها ادامه دهند. دولت ایران نیز سرانجام درخواهد یافت که با دستگیری، زندان و اعدام فعالین صلح طلب و انسانهای آزاده هرگز نخواهد توانست جلوی این سیل عظیم دمکراسی خواهی و برابری طلب را سد کند. رویا طلوعی دختر بانه ای که در جوانی مأموران رژیم برادر جوانش را درمقابل چشمانش بقتل رسانده بودند و در طی همه این سالها شاهد سرکوب، فقر و محرومیت همشهریهایش بوده است هیچگاه از دیدگاههای انسانی و منطقی خود دست برنداشته و همچنان به مبارزات صلح طلبانه اش و دفاع از حقوق انسان ادامه داده است. دکتر رویا طلوعی در ششمین دوره انتخابات مجلس خواست تا با شرکت در رقابتهای انتخاباتی به مجلس برود و در آنجا پیگیر حقوق ملی کردها شود و با استقاده از ابزارهای قانونی به دفاع از حقوق زنان رنجدیده کرد ادامه دهد. هیئت های اجرای ولی صلاحیت وی را رد کردند وی اجازه نیافت در این رقابتها شرکت کند. رویا با تاسیس سازمانی مدنی و انتشار روزنامه به مبارزه اش ادامه داد. وی توانست در سالهای اخیر با بسیاری از فعالین و رهبران جنبش زنان و مدافعین صلح و حقوق بشر در سراسر کشور آشنا شود. رویا از چهره های بود که در همه عرصه های فعالیت حقوق بشری فعال بود و در اکثر مراسمها حضوری فعال داشت.بهمین خاطر است که دکتر رویا طلوعی اکنون به نماد زن فعال و دمکرات کرد در ایران تبدیل گشته است. بعد از آزادی لیلا زانا، رویا به دیدار وی درر دیاربکر رفت و با این سمبل صلح و آزادی از نزدیک آشنا شد. شاید سردمداران رژیم دیدارعلنی وی از لیلا زانا را هم بعنوان "جرمی" دیگر در پرونده اش قرار دهند. ولی من مطمئن هستم که رویا با افتخار از این دیدارش، دیدار دو سمبل صلح و دوستی سخن خواهد گفت. ومطمئن هستم که رویا بعد از آزادی به فعالیت خود برای برابری و آزادی ادامه خواهد داد. هیچ دور نیست که دکتر طلوعی سکان اولین حزب سیاسی و دمکراتیک علنی کردها را در آینده ای نزدیک عهده دار شود. من بی شک از اولین اعضای این حزب خواهم بود
|